در
گرامی داشت
سالروز جان
باخته گان
حلبچه و گردان
شوان!
بهرام
رحمانی
شانزدهم
مارس ۱۹۸۸
ميلادی برابر
با بیست و
پنجم اسفند
سال ۱۳۶۶،
سالروز کشتار
تکان دهنده
مردم حلبچه
توسط حکومت
بعث عراق است.
روزی که
هزاران کودک،
زن و مرد بی
گناه و دیگر
موجودات زنده
شهر کوچک
حلبچه در
کردستان عراق
و در نزدیکی
مرزهای ایران،
با بمباران شیمیایی
جان باختند.
در
جریان این
جنگ، طرفین
بارها شهرها و
روستاها را
بمباران
کردند اما جنایت
علیه بشریت در
تاریخ ۱۶ تا ۱۷
مارس ۱۹۸۸، به
عنوان نقطه
عطفی نفرت انگیز
در تاریخ ثبت
شده است.
حکومت
صدام حسین، در
این روزها طی
عملیاتی
موسوم به عملیات
«انفال» (نسل كشی)،
حلبچه را
بمباران شیمیایی
کرد که در نتیجه
آن، هزاران
انسان بی گناه
و بی دفاع جان
خود را از دست
دادند. هم چنین
در اثر این
بمباران ده ها
تن از پیشمرگان
کومه له از
«گردان شوان» نیز
جان شان را
ازدست دادند.
حلبچه،
در ۱5
-۱0
كيلومتری مرز
ايران و ۲۲۵
كيلومتری
شمال شرقی
بغداد واقع شده
است كه در
جريان جنگ
خانمانسوز ایران
و عراق، در
تاريخ 16 مارس ۱۹۸۸
ميلادی، توسط
حکومت بعث
عراق بمباران
شيميايی شد.
چند فروند
هواپیمای جنگی
نیروی هوایی
عراق، كه هر
يك چهار بمب
شيميايی به
وزن 500 كيلوگرم
محتوی
گازهای
عصبی کننده و
خفه کننده
مرگ بار
سارين، تابون
و خردل
داشتند، برای
اولين بار
حلبچه را بمباران
شيميايی
كردند.
بمباران
شيميايی
حلبچه وسيع ترين
مورد استفاده
از جنگ
افزارهای
شيميايی از
زمان جنگ
جهانی اول
تاكنون بوده
است. در اين
جنايت
ضدانسانی تاریخی،
بیش از 5000 انسان
غيرنظامی با
پيكرهايی
تاولزده و
كبود شده قتلعام
شدند. حدود 7000
نفر نیز برای
همیشه معيوب و
فلج شدند.
بنا
به اظهار
کارشناسان،
كاربرد نظامی
اين گاز به
تاول زايی و
مرگ با درد و
رنج ناشی از
آن مربوط می شود.
عوارض درونی
آن كه هفت
مرتبه از هوا
سنگين تر
است، به تخريب
سريع شش ها و مسموميت
خون میانجامد.
استنشاق آن در
۱۰ دقيقه مرگ
و خفگی در
برخواهد داشت.
سرلشكر
وفيق سامرايی،
رييس پيشين
استخبارات (اطلاعات)
نظامی عراق،
در مورد
بمباران
شيميايی گفته
است: «جنايتی
كه در حلبچه
اتفاق افتاد،
توسط ۵۰ فروند
جنگنده عراقی
صورت گرفت.
محموله هر يك
از اين
جنگندهها
چهار بمب
شيميايی بود.
اين حمله به
دستور صدام
انجام شد.»
فرماندهانی
كه دستور صدام
را مبنی بر
بمباران شیمیایی
حلبچه اجرا
كردند،
فرماندهان نیروی
هوایی،
سرلشكر حمید
شعبان، معاون
فرماندهی عملیات،
سرلشكر ستاد
سالم سلطان
البصو و
فرماندهان دیگر
بودند. اما
خلبانان
پنجاه نفر
بودند و همه آنان
كاملا اطلاع
داشتند كه
هواپیماهایشان
حاوی بمب های
شیمیایی است.
صدام حسین،
قبل از فاجعه
حلبچه نیز از
سلاح های شیمیایی
در مناطق دیگر
عراق در شمال
و جنوب این
كشور، و هم چنین
در جنگ ایران
و عراق، در
ابعاد
محدودتر و
کوچک تر
استفاده كرده
بود.
در
مورد کشتار
مردم حق طلب
کرد، در
کشورهای ایران،
عراق، سوریه و
ترکیه آمارها
و گزارشات
تکان دهنده ای
منتشر شده
است. در یک
آماری آمده
است که شمار
کشته شدگان
عملیات نسل
کشی کردها
توسط حکومت
حزب بعث عراق
که به «انفال» معروف
شد، بالغ بر 182000
نفر بوده است.
ابعاد
جنايت عراق در
حلبچه، به حدی
وحشیانه بود
كه برای
نمونه،
روزنامه انگليسی
«گاردين»،
بمباران
شيميايی
حلبچه را بزرگ
ترين جنايت جنگی
عراق در طول
هشت سال جنگ
ايران و عراق
معرفی كرد و
نوشت: «دو
انگيزه باعث
اين عمل وقيحانه
شد، يكی ضربه
زدن به نيروهای
ايرانی در حال
پيشروی و ديگری
سركوبی اقليت مورد
غضب كرد.»
خبرگزاری
فرانسه، 12/1/1367
اعلام كرد:
«حلبچه شهری
از كردستان
عراق كه به
تصرف ایران در
آمده و طی
روزهای 27 و 28
اسفند ماه
توسط عراق
بمباران شیمیایی
شده، منجمد و
ساكن در خوابی
عمیق فرو رفته
است.»
نیویورك
تایمز آمریكا،
در 16/1/1367 نوشت: «این
عمل از هر جهت
و به هر مفهوم یك
جنایت جنگی
است كه با
انكارهای سست
و رسمی عراق و
عذر و بهانه
های غیررسمی
در مورد
استفاده از یك
سلاح
ناجوانمردانه
در آمیخته
است.»
در
اين بمباران و
فاجعه جنگی،
معامله گر
هلندی «فرانس
فان آنرات» كه
تحويل دهنده مواد
خام محصولات
شيميايی به
عراق بوده ،
نقش كليدی داشته
است.
براساس
گزارش های
منتشر شده،
عراق با خريد
مواد شيميايی
از آمريكا،
آلمان غربی،
هلند و با كمك
كارشناسان
آلمانی موفق
شد چندين تن
گاز اعصاب در
هر هفته توليد
كند. بنابراین،
هر چند که
فرانس فان
آنرات، پس از
سرنگونی
حکومت صدام از
عراق به هلند
برگشت و درباره
تسلیح شیمایی
عراق مورد
محاکمه قرار
گرفت و محکوم
گردید، اما،
در این مورد و
بسیار از
موارد دیگر،
به ویژه به
عرصه تولید
سلاح های مخرب
و تسلیح دولت
های دیکتاتوری
توسط دولت های
به اصطلاح
دمکراتیک و پیشرفته
جهان، هیچ
دادگاهی
اظهارنظر نمی
کند.
تاریخچه
استفاده از
سلاح شیمیایی،
یک تاریخچه قدیمی
است. قبل از
جنگ جهانی اول
در سال 1763 میلادی،
آمریكایی ها
سلاح شیمیایی
را علیه
سرخپوستان كه
صاحبان اصلی
سرزمین آمریكا
بودند، به كار
گرفتند.
در
جنگ جهانی
اول، در سال 1915 میلادی
سلاح شیمیایی
از سوی نیروهای
آلمانی به كار
گرفته شد و
سپس دیگر
كشورها
استفاده از آن
را در برنامه
های جنگی خود
گنجاندند.
پس
از جنگ جهانی
دوم، انگلیسی ها
در سال 1951 میلادی
از ماده «فیتوتوكسین»
در مالایا علیه
استقلال
طلبان این
کشور استفاده
كردند.
آمریكا
در جنگ ویتنام،
كامبوج و
لائوس، مواد شیمیایی
و میكروبی را
به كار برد.
در
سال 1975، ویتنامی
ها مواد شیمیایی
را در كامبوج
علیه خمرهای
سرخ، به كار
بردند.
در
سال 1979، ارتش
شوروی (سابق)،
در اشغال
افغانستان از
این گونه سلاح
ها استفاده
كرد.
حکومت
نژادپرست آفریقای
جنوبی، در 8
مارس 1982 میلادی
از یك نوع
ماده سمی علیه
نیروهای
سواپو در نامیبیا
استفاده کرد.
در
سال 1995 میلادی - 1374
خورشیدی،
گروه تروریستی
«آیوم شینریکیو»
گاز «سارین» را
که یک گاز
اعصاب است، در
متروی توکیو
ژاپن به کار
برد...
در
حمله حکومت
اسلامی از
مناطق مریوان،
پاوه و سد
دربندیخان به
کردستان عراق
با کمک احزاب
اپوزیسیون
کرد، ۱۵
گردان، ۴ تیپ
و یک لشگر
عراقی را
منهدم گردید.
در این بخش از
جبهه جنگ، ۴۴۰۰
نفر نظامی
عراقی دستگیر
و حدود ۱۱هزار
نفر کشته و
زخمی شدند.
صدام
حسین، در سال 1361
پس از سازی
خرمشهر، پیشنهاد
صلح به ایران
داد و حتی پیشنهاد
عقب نشینی
داوطلبانه از
قسمت هایی از
خاک ایران رو
که تحت اشغال
خود داشت مطرح
کرد؛ عقب نشینی
به مرزهای بین
المللی با آتش
بس. حتی برخی
کشورهای عربی
مانند
عربستان
اعلام کردند
که حاضرند به
ایران خسارت
جنگی
بپردازند. هم
چنین بعد از
پس گرفتن
خرمشهر شورای
امنیت سازمان
ملل قطعنامه
آتش بس را تصویب
کرد اما ایران
نپذیرفت. به این
ترتیب، حکومت
اسلامی ایران
و در راس همه
خمینی، بر
ادامه جنگ
پافشاری
کردند و در
ادامه جنگ و
فضای جنگی،
اهداف مختلف
داخلی و خارجی
را دنبال
نمودند. از
جمله اصلی ترین
اهداف شان از
ادامه فضای
جنگی در داخل
کشور، سرکوب
شدید مخالفین
حکومت و یک
دست کردن حاکمیت
و نهایت تثبیت
خود بود. هدف
خارجی شان نیز
همان فرمان
معروف خمینی، یعنی
صدور «انقلاب
اسلامی» با رویای
پان اسلامیسم
و تاسیس یک
امپراتوری
اسلامی با
شعارهایی نظیر
«جنگ جنگ تا پیروزی»،
«راه قدس از
کربلا می
گذرد» و... حکومت
اسلامی،
سرانجام از
موضع ضعف و
شکست های پی
در پی در هشتمین
سال جنگ،
مجبور شد
قطعنامه 598
سازمان ملل
مبنی بر آتش
بس در جنگ را
بپذیرد. خمینی،
هنگام امضای این
قرارداد،
رسما اعلام
کرد با پذیرفتن
این قطعنامه
«جام زهر» را سر
کشیدم. این
جنگ در نهایت
پس از حدود 8
سال در مرداد
1367، با قبول آتش
بس از سوی دو
طرف و پس از به
جا گذاشتن یک میلیون
نفر تلفات و 1190 میلیارد
دلار خسارات
به دو کشور
خاتمه یافت.
بنابراین، خمینی
و حکومتش، با
قربانی کردن
صدها هزار
انسان در جبهه
جنگ و میلیاردها
دلار از ثروت
های کشور و ویرانی
شهرها و
روستاها، به هیچ
کدام از اهداف
داخلی و خارجی
خود نرسید. به
همین دلیل خمینی،
دیوانه وار،
فرمان قتل عام
زندانی سیاسی
را صادر کرد.
کمیته مرگ سه
نفره که
پورمحمدی نیز یکی
از این سه نفر
بود و او هم
اکنون وزیر
دادگستری
دولت «تدبیر و
امید؟!» شیخ
روحانی است و
روزانه به طور
میانگین سه یا
چهار نفر را
در خیابان ها
و در انظار
عمومی به دار
می آیزند؛ در
طول کم تر از
دو ماه حدود
هزاران فعال سیاسی
را به طور مخفیانه
در زندان ها
اعدام کردند و
جنازه آن ها
را در جاهای
نامعلومی دفن
کردند که
خاوران، تنها یکی
از مکان های
شناخته شده
جنایت حکومت
اسلامی بر علیه
بشریت است که
آشکار شده و
از جمله میعادگاه
مادران داغ دیده
است.
هنگامی
که جنگ ایران
و عراق در سال
1359، آغاز شد بیش
از یک سال از
آغاز حمله به
کردستان و به
طور کلی علیه
انقلاب 1357 مردم
ایران، توسط
حاکمان جدید
اسلامی می
گذشت. در
مقابل این جنگ
نابرابر و تحمیلی
حکومت اسلامی،
مردم قهرمان
کردستان با
سازماندهی
کومه له و
رهبران مجبوب
و سرشناس آن
هم چون صدیق
کمانگر، جعفر
شفیعی، کاک
فواد سلطانی،
ابراهیم علیزاده
و...، یک حرکت عظیم
توده ای در
مقابل یورش
وحشیانه گروه
های حزب الهی
وابسته به
حکومت اسلامی
و هم چنین
ارتش و پلیسی
که در حکومت
شاه نتوانسته
بودند انقلاب
مردم را شکست
دهند و این
بار در خدمت
حکومت تازه
باز هم تمام
قدرت خود را
به کار
انداخته
بودند تا این
انقلاب را وحشیانه
تر از حکومت
شاه سرکوب
کنند و موقعیت
و امنیت سرمایه
و سرمایه داری
را که در اثر
انقلاب
متزلزل شده
اند، تثبیت
نماید،
مقاومت بی نظیر
و تاریخی آفریدند.
کومه
له، در مناطق
مختلف
کردستان از
جنوب تا شمال،
به جنگ
نابرابری که
به مردم
کردستان ایران
تحمیل شده
بودند در حال
جنگ، مقاومت و
مقابله با پیشروی
نیروهای نظامی
و شبه نظامی
حکومت اسلامی
بود و اردوگاه
ها و مقرهایی
را در مرزهای
کردستان ایران
و عراق تاسیس
کرده بود و در
داخل شهرها و
مناطق مختلف نیز
کمیته ها،
حرکت مردمی را
رهبری می
کردند.
کمیته
جنوب کومه له،
متشکل از تیپ 11
سنندج و گردان
کاوه دیواندره
و گردان کاک
فواد مریوان
در بخش جنوبی
مستقر بودند.
پیشمرگان،
برای استراحت
به مقرهای
جنوب می رفتند
که یکی از این
مقرها و
استراحتگاه پیشمرگان،
مقر آبادی «بیاره»
در مرز ایران
و عراق و در
خاک کردستان
عراق بود. این
مقر در خط
مقدم نزدیک
جبهه های جنگ
ایران و عراق
واقع شده بود
و فاصله کمی
با خط جبهه ایران
داشت. تیپ 11
سنندج، هر ماه
این واحد را
تعویض می کرد.
بعد از گردان
آریز و گردان
شاهو، نوبت
گردان شوان
بود تا از مقر
بیاره محافظت
کند.
این
مقر و اطراف
آن، همواره در
ساعاتی از روز
و شب، توسط نیروهای
حکومت اسلامی
با توپ و کاتیوشا
و خمپاره
بمباران می
شد. حدود یک
هفته پیش از
حمله نیروهای
ایران به
حلبچه، این
حملات
توپخانه ای شدیدتر
شده بود. کمیته
ناحیه سنندج،
تمام مسئولین
گردان شوان را
برای جلسه در
اردوگاه
چناره فرا
خواند. به این
ترتیب، 25
اسفند ماه 1366،
تمامی مسئولین
گردان شوان، به
جز رفیق
محمدعلی وزیری
که به تازگی
به مسئولیت سیاسی
این گردان از
طرف کمیته ناحیه
منصوب شده بود
همگی به چناره
برگشته بودند.
در جلسه کمیته
ناحیه با
مسئولین
گردان شوان،
نظر اکثریت این
بود که در اولین
فرصت، مقر بیاره
را تخلیه
کنند. چون
احتمال حمله ایران،
بیش تر شده
بود.
سرانجام
نیروهای
حکومت اسلامی،
همان روز،
حمله خود را
شروع کردند در
نتیجه جلسه
ناتمام ماند و
اکثر مسئولین
از جمله رفقا
جلال رزمنده،
شوکی خیرآبادی،
کاک قادر،
صباح، فرهاد
وکیلی (فرهاد
تیربار) و
تعدادی دیگر
که 13 نفر بودند
با اولین ماشین
به بیاره برگشتند.
قرار بود سرویس
بعدی بقیه
رفقا که 12 نفر
بودند را به بیاره
بازگرداند.
اما بعد از
چند ساعت، دیگر
امکان حرکت
نبود. چرا که
توپ باران به
حدی شدید بود
که هرگونه
حرکتی در
جاده، زیر آتش
مستقیم و شدید
نیروهای
حکومت اسلامی
قرار می گرفت.
با
این وجود، تصمیم
گرفته شد که
نزدیکی های
غروب و با تاریکی
هوا، مقر بیاره
تخلیه شود و
رو به آب سیروان
که سد دربندیخان
بود حرکت کنند
و از آن جا همه
پیشمرگان، با
قایق به آن
طرف آب منتقل
گردند. شب قبل
از درگیر شدن
گردان شوان، یک
گروه پنج
نفره، برای
کمک و ارتباط
گیری با رفقای
گردان شوان و
کمک به انتقال
آن ها، با یک
قایق موتوری،
در حال عبور
از دریاچه سیروان
بود که قبل از
رسیدن به
ساحل، با کمین
نیروهای
حکومت اسلامی
دریاچه روبرو
شدند. در جریان
درگیری،
ارتباط این تیم
قطع می شود و هیچ
کس نمی داند
که اتفاقات
بعدی چه بوده
و چه بر سر آن پیشمرگان
آمد. فوری به
گردان دستور
داده شد که از
نزدیک آب دور
شوند و خودشان
را در یک جای
مناسب مخفی
کنند تا هوا
تاریک شود.
در
همان روز، شهر
حلبچه توسط
جنگنده های
عراقی
بمباران شیمیایی
شد. گاز شیمیایی
در تمام منطقه
پخش گردید.
تعدادی از پیشمرگان
کومه له نیز مسموم
شدند. با تاریکی
هوا، پیشمرگان
گردان شوان از
مخفی گاهشان بیرون
آمدند و رو به
آب سیروان
حرکت کردند.
هنوز آن ها
چند صد متری
از مخفی گاه
خود دور نشده
بودند که از
پشت به آن ها
تیراندازی شد.
واحدی از نیروهای
شناسایی
حکومت اسلامی
که دنبال جمع آوری
اطلاعات
بودند این تیراندازی
را آغاز کرده
بودند. رفقای
گردان شوان که
به منطقه
ناآشنا
بودند، خسته بودند
و به خاطر این
که مهمات کافی
نیز با خود
حمل نکرده
بودند گیر
افتاده بودند.
بعد از حدود 45
دقیقه درگیری
اکثر این رفقا
جان خود را از
دست می دهند و یا
اسیر می
گردند. ارتباط
بیسیمی آن ها
با کمیته رهبری
شان قطع می
گردد. بعد از
مدتی معلوم شد
که تعدادی از
اعضای گردان
شوان که مهمات
شان تمام شده
بود به اسارت
نیروهای
حکومت اسلامی
درآمده اند.
تنها ٣ نفر از
این درگیری
جان سالم بدر
می برند و بعد
از ماه ها بی خبری
به نیروهای کومه
له می رسند.
بمباران
شیمیائی
منطقه حلبچه
توسط هواپیماهای
عراقی، در
تمامی روز 25
اسفند ادامه یافت
و پیشمرگان در
آن مخفی گاه
در معرض گازهای
شیمیائی بیش
تری قرار
گرفتند. گازهای
شیمیایی در سیستم
عصبی آن ها
اخلال ایجاد
کرده بود.
فرهاد
وکیلی (فرهاد
تیربار) که در
بالای تپه
نگهبان بود،
از طریق بیسیم
خبر می دهد که
تعدادی از نیروهای
حکومت اسلامی
به طرف آن ها می
آیند. آن خبر
را حبیب الله
از طریق بیسیم
می گیرد و
لحظاتی بعد تیراندازی
شروع می شود.
فرهاد
بلافاصله
مورد اصابت
گلوله قرار می
گیرد و جان
خود را از دست
می دهد. بعد از
مدتی که از
درگیری می
گذشت، «شوکی»
فرمانده
گردان شوان به
حبیب الله، می
گوید: «تعدادی
از پیشمرگان
جان باختند، دیگر
نمی شه کاری
کرد»، این
جملات آخرین
تماس شوکی با
حبیب الله بود
و سپس مدتی تیراندازی
ها ادامه می یابد
و تماس ها قطع
و سپس همه چیز
تمام می شود.
بنابراین،
گردان شوان به
دلیل آسیب دیدگی
شیمیایی،
ناآشنایی به
منطقه، خستگی
مفرط و بی
خوابی، به ویژه
به دلیل این
که مهمات کافی
با خود حمل نمی
کردند تا سبک
باشند و سریع
تر حرکت کنند
در درگیری با
نیروهای وحشی
حکومت اسلامی،
جان باختند.
هم چنین موقعیت
جغرافیایی این
منطقه و وجود
دریاچه ای
نسبتا گسترده
در مسیر عقب
نشینی، اوضاع
را پیچیده تر
کرده بود.
نیروهای
کمکی کومه له
که در آن سوی
سد، انتظار آن
ها را می کشیدند
تلاش شان برای
فرستادن نیروهای
کمکی، به جایی
نرسید و چند
تن نیز در این
راه جان
باختند.
تعداد
جان باختگان این
حادثه، 72 تن
است که 11 تن از
آنان مدتی بعد
از آن که به
اسارات در
آمدند، پس از
تحمل شکنجه های
فراوان در
زندان حکومت
اسلامی در شهر
سنندج اعدام
شدند. به این
ترتیب، این نیروی
مجبوب و
رزمنده کمونیست
که توانایی هایش
زبانزد خاص و
عام بود، از بین
رفت.
مردم
شهر سنندج که
سمبل مقاومت
بودند و
شوراهای شهر
سنندج در جنگ 24
روزه
نابرابر، یک
مقاومت با
شکوه مردمی را
در مقابل نیروهای
سرکوبگر و آدم
کش حکومت
اسلامی
سازمان دهی و
رهبری کرده
بود صدها
رزمنده خوش
نام و برجسته
آزادی خواه و
سوسیالیست و
کمونیست را
دور خود جمع
کرده بود که
صدیق کمانگر
سخنگوی آن
بود. شهر
سنندج، شهر
حماسه هاست و
سنگفرش هایش
بارها با خونین
سرخ مردم
آزاده این شهر
و پیشمرگان
کومه له رنگین
شده است. پیشمرگان
گردان شوان،
در این شهر و
نقاط دیگر
کردستان،
بارها با نیروهای
متجاوز جنگیده
بودند و
افتخارات و قهرمانی
ها پیروزی های
بزرگی را نصیب
خود و مردم این
شهر و کومه له
کرده بودند.
اکنون بیست
و شش سال از
فاجعه انسانی
حلبچه می گذرد
اما حتی یادآوری
این جنایت،
لرزه بر اندام
انسان می
اندازد.
تاکنون در
مورد حماسه
ها و قهرمانی
ها و مهارت های
سیاسی - نظامی گردان
شوان در جنگ های
نابرابر آن ها
با نیروهای
سرکوبگر
حکومت اسلامی
در دفاع از
کارگران و
مردم حق طلب
کردستان، بحث
ها و مقالات و
سخنرانی های زیادی
صورت گرفته
است اما با این
وجود، ضروری
ست که درباره
آن ها، باز هم
همه جانبه تر
و بیش تر
نوشته و گفته
شود تا نیروی جوان
به آن تاریخ
آشنایی بیش تری
داشته باشد. نیروی
پیشمرگ کومه
له و در پیشاپیش
آن گردان
شوان، سمبل و
نماد سیاسی،
اجتماعی،
فرهنگی و هم
چنین مبارزه
مسلحانه یک جریان
سوسیالیستی
با سیستم سرمایه
داری و حکومت
حامی آن است.
هر
سال کمیته
مرکزی کومه
له، به مناست
گرامی داشت یاد
جان باختگان
حلبچه و گردان
شوان، مراسم
های با شکوهی
را بر سر مزار
این جان
باختگان در
حومه شهر سلمیانیه،
برگزار می
کند.
فاجعه
انسانی
حلبچه، یک جا
دست همه
قاتلان و جنگ
طلبان از
حکومت اسلامی
ایران و جبهه
کردستانی
(اتحادیه میهنی
و حزب دموکرات
کردستان عراق)
گرفته تا حزب
بعث عراق و
حامیان جهانی
و منطقه ای و
تولیدکنندگان
و فروشندگان
سلاح های مخربی
چون شیمیایی
را رو کرد و
نفرت مردم
جهان را علیه
آن ها برانگیخت.
یاد
کلیه انسانهایی
كه فارغ
از هر نژاد و
زبان و باوری،
در فاجعه تاریخی
حلبچه، جان
باختند گرامی
باد!
بیست
و پنجم اسفند 1392 -
شانزدهم مارس
2013
ضمیمه:
اسامی جان
باختگان
گردان شوان:
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: باینچو
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن:
کنار دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1339
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: جلال
رزمنده
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1337
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: دکتر
عبدالحسین
محل
تولد: هەڵوان
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: باوریز
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1340
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: رضا
تسلیحات
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار:مامۆ توفیق
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1331
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: مهاباد
تاریخ
تولد: 1349
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1334
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: اوسا
حسین
محل
تولد: کروندان
تاریخ
تولد: 1335
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: کیلانه
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1345
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: لاله
خالد
محل
تولد: حسین
آباد (سنندج)
تاریخ
تولد: 1343
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: توریور
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1339
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1341
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: جمال
باینچو
محل
تولد: باینچو
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: زیبا
محل
تولد: قار
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن:
کنار دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: کمال
فارس
محل
تولد: تهران
تاریخ
تولد: 1337
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: موسكی (مریوان)
تاریخ
تولد: 1345
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: دبیر
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1343
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: شاهو
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: شوکی
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: صابر
کورکوره
محل
تولد: کورکوره
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: آرزو
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1343
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: صدیق
گونتو
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1335
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: طاهر
بیساران
محل
تولد: بیساران
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1343
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: عبه
خرکه
محل
تولد: خرکه
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: عدنان
هورامی
محل
تولد: گولپا
(کوردستانی
عراق)
تاریخ
تولد: 1338
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1339
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: علی
نوره
محل
تولد: کرونان
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: فرهاد
کیلانه
محل
تولد: کیلانه
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1347
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1339
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد:
کرمانشاه
تاریخ
تولد: 1349
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: صباح
سور
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1339
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: فرهاد
تیربار
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: قباد
پاوه
محل
تولد: پاوه
تاریخ
تولد: 1347
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: لفتی
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: لطف
الله نوره
محل
تولد: نوره
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1333
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: حهمهچكۆل
محل
تولد: باوریز
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1351
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1342
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1317
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: محمود
افراسیاو
محل
تولد: افراسیاب
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: فواد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1326
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1344
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: چتان
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: علی
محل
تولد: ؟
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: دکتر
رحمت
محل
تولد: باوریز
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1340
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: کمال
کالی
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: 27-26/12/1366
محل
و نحوه
جانباختن: کنار
دریاچه سیروان
(عراق) ـ درگیری
با نیروهای رژیم
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1348
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1336
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: آرام
محل
تولد: باینجو
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1347
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: ژاله
ناسیر
محل
تولد: نایسر
(سنندج)
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1340
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
(سنندج) ـ تیرباران
اسم
مستعار: عطیه
گزان
محل
تولد: گزان علیا
(سنندج)
تاریخ
تولد: 1346
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1343
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: فرهاد
باوریز
محل
تولد: باوریز
(سنندج)
تاریخ
تولد: ؟
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: ندارد
محل
تولد: مریوان
تاریخ
تولد: 1345
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران
اسم
مستعار: قادر
محل
تولد: سنندج
تاریخ
تولد: 1332
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
(سنندج) ـ تیرباران
اسم
مستعار: ایرج
محل
تولد: کامیاران
تاریخ
تولد: 1341
تاریخ
جانباختن: شهریور
1367
محل
و نحوه
جانباختن: زندان
سنندج ـ تیرباران